دارم سعي ميکنم به قضاوت هاي ديگران اعتنايي نکنمولي الان در موقعيتي نيستم که روم تاثير نذارهفعلا ترجيحم اينه که يکم قوي بشمبعدش چشم حتما ديگه رمز نميذارم

ببخشيد نميتونم اين کارو بکنمچون خودم به اين فکر ميکنم که اين حرفم يعني چي، اين رفتارم يعني چي، اين نوشتم يعني چيتموم عمر سعي کردم کاري که درسته انجام بدم ولي الان فهميدم مني وجود نداره به خاطر همين دنبال اين منم ، ميخوام يکم مراقب خودم باشم. بدون اين که ديگران قضاوتم کنند يا من فکر کنم که چه فکري ميکننداينجا تمرينيه که خودم باشمنميدونم توضيحاتم براتون قابل قبول بود يا نه

چون براي خودم مينويسم نه کس ديگهبراي اين که اشتباهات و اتفاقات رو بنويسمو تمرين کنم که اشتباهات رو تکرار نکنمبا نوشتن و تمرين کردن خيلي چيزها ياد گرفتمبعد اين که اگر رمز نميذاشتم نوشته هام روش يه ماسکي بود که ديگران در موردش چي فکر ميکنند، الان اين جوري نيستاشتباهاتم رو مينويسم و اتفاق هايي که برام درد آور بوده، باعث ميشه دردش کم بشه. چيزهايي هم که ازش ميترسم مينويسم، با نوشتن در موردش ترس هام کم بشه و باهاش رو به رو شمنظرات و قضاوت ها اين ها رو از من ميگيره