مثل احمقا شدم

بچه های دانشگاه کی رو میبینند

دختری که امتحانا رو نمیاد

همش می خنده

کارای عجیب غریب میکنه

مهم نیست اینا هم میگذرند

سه ترم دیگه هیچ کدومشون تو رو به یاد نمی یارند

مثل بچه های کارشناسی

یکیشون احوالتو نمی پرسه

مگه چندوقت گذشته

یادشون رفته

چیزی که تا آخر عمرم باهام میمونند خانواده ام هستند

تازه اونا هم میرند

تو هم چند وقته دیگه انتهای جاده می رسی

تمام