من

اون روزی که با زهره رفتیم بیرون حرف بزنیم

زهره همش میخندید

میگفت ادم مگه میتونه با تو حرف جدی بزنه

همش خنده اش میگیره

 

نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت