سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من

تقصیر خودم هم هست که حسادت زهره زیاد میشه و من رو اذیت میکنه

وقتی مامان بزرگم می نشست دعا میکرد، منم میگفتم میگفت من یکم بیشتر

جدیدا مامان بزرگم وقتی دعا میکنه

میگه زهرا یکم بیشتر

آیا خون من از بقیه رنگین تر هست؟

تقصیر خودمه

خودم باعث به وجود اومدم این قضیه شدم و خودم باید درستش کنم

ولی این که مامان بزرگم فقط عکس من رو گذاشته اشپز خونه تقصیر من نیست.

خود خشم زهره باعث بدتر شدن قضیه میشه

زهره و مامان بزرگم شبیه هم هستند

 

امروز صبح مامان بزرگم چیزیدشبی این که خسته نباشی

گفتم برای چی

گفت برای این که دیشب این همه کار کردی. بیشتر از همه.

گفتم مامان بزرگ نمان و بابام از صبح کار کردند. زهره دیشب کل ظرف ها رو تنهایی شست

گفت به مامانت میگم که زهرا برات میمونه اون فقط کمک میکنه

گفتم مامان بزرگ زهره دیشب کل ظرف ها رو خودش تنهایی شست

گفتم مامان بزرگ این حرف نزدید که زهره ناراحت میشه

گفت جلو اون نگفتم که

مامانم گفت خوب از دهنتون می پره