سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من

صبح مادربزرگم حالش بد شد و بردنش اس سی یو

سریع برای مامانم اسنپ گرفتم

و خودم موندم خونه با یک عالمه کار

شدید سرماخوردم و زورم میاد کارهای خودم رو بکنم

تا بعد از ظهر فقط بدو بدو

زنگ زدم که ببینم کی بابام میادکه غذا داغ کنم و برای مادرم و داییم غذا درست منم

که بابام گفت دارم میرم بیمارستان

همونحا نشستم زمین از خستگی

مامانم گفت ناهارت رو بخور، گفتم باشه

اصلا حال اینکه پا بشم رونداشتم

کلی کار کردم

الان که خواهرم اومده خونه اومدم درسم رو بخونم

از اون موقع که اومده فقط غر

غذا بو میده

کی بیرون بوده؟

الان جمع کردی اینجوریه؟

بیا خودت درست کن، سیب زمینی له شده

فقط سعی کردم نشنوم

هر چیزی که بقیه میگند درست نیست

برا خودت و کارا وقت بذار

از صبح داری مار میکنی، الان بشین درست رو بخون

هرچی میخواد بگه

هرچی دوست داره صداش رو بالا ببره