سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من

توی 25 سالگی جهان نامرد رو دیدم

برای من که فکر میکردم همه ی ادما خوبند، ضربه ی بدی بود

مگه همه ی ادما خوب نیستند؟

وقتی توی مترو بلند بلند شروع کردم به گریه، اصلا برای ادما مهم نبود. شاید یه بغل ساده دلم رو اروم میکرد.

وقتی فکر میکردم تا جایی که میتونم کمک کنم و اگر من هم به مشکل بخورم، بقیه ادما هستند.

ولی

هیچ کس نبود.

مهم تر از همه قلبم درد گرفت.

باورهام دچار تردید شد.

هنوزم گیجم

دوستایی که هر کاری ازدستم برمیومد کردم، ولی الان نیستند....

توی این نوشته درد زیادیه

نمیدونم اصلا برای ادمی مهمه یا نه

اصلا دیگه نمیدونم تصور و دنیای بقیه چه جوریه

قانونشون چه جوریه

میدوم قلبم درد می کنه