سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خدا حواست هست

میخوام یه چیز بگم که نوشتنش سخته

اینکه آره من میترسم

در حالی که میخوام قوی و آروم باشم

ترس از مشروط شدن

ترس از ضعیف بودن

ترس گریه کردن

ترس از دست دادن مامانم

 

راستی یکی از محبوبترین معلمان سرطان گرفته و حالش بده

دلم میخواد زار بزنم ولی نمیتونم

دلم میخواد برم براش کارو بگیرم بهش سر بزنم روم نمیشه

چرا این قدر زندگی کردن سخته

هر لحظه از زندگیت نمیدونی کدوم راه درسته

واقفل  دنیا رندانه

خدایا بدجور مادو گذاشتی با منگنه

نه راه پس داریم نه راه پیش

فقط سعی میکنم درست زندگی کنم که دم مرگ پشیمون نشم

امتحان رو شکست نخورم

مشروط نشم

اخراج نشم

خدا من بلد نیستم دلبری کنم

دیوونه شدم رفت??????