افسردگی و خودکشی

درک افسردگی
افسردگی و خودکشی

صحبت در مورد این می تواند سخت باشد. همچنین می تواند جانها را نجات دهد.

گاهی اوقات افسردگی احساس غیر قابل تحمل می کند. بعضی از مردم به نقطه ای می رسند که زندگی به نظر نمی آید ارزش زندگی. افکار خودکشی غیر عادی نیستند و هیچ چیزی از آن شرمسار نیستند. آنها یک نشانه است که زمان صحبت کردن با کسی است.
آیا شما فکر می کنید که زندگی خود را پایان دهید؟

کمک وجود دارد، امید وجود دارد، و شما تنها نیستید. افراد در دسترس هستند 24/7 برای گوش دادن، کمک و پشتیبانی شما نیاز دارید. تو می توانی:

    با زندگی ملی پیشگیری از خودکشی تماس بگیرید. صفحه خارجی در 1-800-273-8255

    خط متن بحران را متن بنویسید - متن "کلمات" به 741741

    با شماره 911 تماس بگیرید یا به نزدیکترین بیمارستان بروید

30? از سال 1999 میزان خودکشی در نیمه دولت ایالات متحده 30 درصد افزایش یافته است

منبع: مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری
آیا کسی را می شناسید که ممکن است نیاز به کمک داشته باشد؟

بسیاری از مردم متوجه نمی شوند که افسردگی قابل درمان است و هرگز به حمایت از آن نمی رسد. و بسیاری از افراد که خودکشی می کنند نیز اختلالی ذهنی یا عاطفی دارند - افسردگی رایج ترین است. سایر مسائل مربوط به خودکشی عبارتند از مشکلات روابط، سوءاستفاده مواد، مشکلات جسمی و سایر عوامل استرس زا و زندگی

اگر فکر می کنید کسی که می داند ممکن است به خودکشی فکر کند، منتظر بمانید تا خیلی دیر شود - اکنون درباره آن صحبت کنید. در صورتی که آنها در مورد داشتن خودکشی فکر می کنند، خطر ابتلا به آن ها را افزایش نمی دهد و اگر شما آنها را انجام ندهید، مسئولیت آنها را بر عهده نمی گیرید. همه چیزهایی که می توانید انجام دهید این است که سؤالات سختی را بپرسید، به آنها کمک کنید تا از آنها حمایت کنید و بهترین کار را برای حفظ آنها داشته باشید. اگر مطمئن نیستید که چگونه آنها را از آسیب رساندن به خودتان متوقف کنید، تماس بگیرید زندگی ملی پیشگیری از خودکشی. صفحه خارجی یا شماره گیری 911.
علائم هشدار دهنده برای خودکشی را بشناسید

بهترین راه برای کمک به جلوگیری از خودکشی این است که بدانید که چه باید بکنید و اگر فکر می کنید کسی ممکن است در معرض خطر باشد، آماده باشید که مداخله کنید. علائم هشدار دهنده عبارتند از:

    صحبت کردن در مورد قصد مرگ

    به دنبال یک راه برای کشتن خود، مانند جستجو در اینترنت و یا خرید تفنگ

    صحبت کردن درباره احساس ناامیدی

    صحبت کردن در مورد احساس ضعف یا درد غیر قابل تحمل

    صحبت کردن درباره بار دادن به دیگران

    افزایش مصرف الکل یا مواد مخدر

    اعمال نگرانی و یا هیجان زده، و یا رفتار بی پروا

    خواب بیش از حد کم یا بیش از حد

    از بین بردن یا جدا شدن خود

    نمایش خشم و صحبت کردن در مورد انتقام گرفتن

    داشتن چرخش شدید خلق و خوی

5 گام برای کمک به کسی در بحران 3

    سؤال سخت را بپرس وقتی کسی که می دانید درد عاطفی دارد، مستقیما از آنها بپرسید: "آیا شما فکر می کنید که خودتان را بکشید؟"

    آنها را امن نگه دار. بپرسید که آیا آنها می دانند چگونه این کار را انجام می دهند و از هرچیزی که می توانند برای صدمه زدن به خودشان استفاده کنند، جدا می شوند. اگر فکر می کنید که آنها ممکن است در معرض خطر باشند، تماس با حیوانات. صفحه خارجی

    آنجا باشید و دلایل خود را برای احساس ناامیدی گوش دهید. گوش دادن با شفقت و همدلی و بدون اخراج یا قضاوت.

    به آنها کمک کنید تا به یک سیستم پشتیبانی متصل شوند - چه اینکه خانواده، دوستان، روحانیت، مربیان، همکاران، پزشک، و یا درمانگر - چه کسی می توانند برای کمک به آن دسترسی پیدا کنند.

    پیگیری. رسیدن به آنها در روزها و هفته ها پس از یک بحران می تواند تفاوت معنی دار - و حتی کمک به نجات زندگی خود را.

آگاه باشید درگیر کاری شدن.

هر کس می تواند به افزایش آگاهی در مورد پیشگیری از خودکشی کمک کند.

آمادگی برای کمک به کسی در بحران باشید صفحه خارجی

پیوستن به # BeThe1To جنبش صفحه خارجی

بعدا بخوانید

برای کمک به خود یا کسی که به آن توجه دارید، کمک کنید

منابع

    1. بهداشت روان آمریکا
https://findyourwords.org/understanding-depression/help-someone-with-depression-and-suicidal-thoughts/



من

صبح مادربزرگم حالش بد شد و بردنش اس سی یو

سریع برای مامانم اسنپ گرفتم

و خودم موندم خونه با یک عالمه کار

شدید سرماخوردم و زورم میاد کارهای خودم رو بکنم

تا بعد از ظهر فقط بدو بدو

زنگ زدم که ببینم کی بابام میادکه غذا داغ کنم و برای مادرم و داییم غذا درست منم

که بابام گفت دارم میرم بیمارستان

همونحا نشستم زمین از خستگی

مامانم گفت ناهارت رو بخور، گفتم باشه

اصلا حال اینکه پا بشم رونداشتم

کلی کار کردم

الان که خواهرم اومده خونه اومدم درسم رو بخونم

از اون موقع که اومده فقط غر

غذا بو میده

کی بیرون بوده؟

الان جمع کردی اینجوریه؟

بیا خودت درست کن، سیب زمینی له شده

فقط سعی کردم نشنوم

هر چیزی که بقیه میگند درست نیست

برا خودت و کارا وقت بذار

از صبح داری مار میکنی، الان بشین درست رو بخون

هرچی میخواد بگه

هرچی دوست داره صداش رو بالا ببره

 


من

مامانبزرگم بیمارستانه

شب بابام اومده میگه حالشون خوب نیست

بلعش و... به مشکل خورده

به خواهرم و داییم هیچی نگم.

صبح که از خوا بیدار شدم

خونه داشت میچرخید

دوباره سرگیجه گرفتم

به سختی رفتم صبحونه خوردم و بعدش دراز کشیدم

سعی کردم فقط ندوم و از خودم مراقبت کنم

پا شدم کارام رو بکنم

چرا باید بابام به من بگه؟

من به اندازه کافی تحت فشار هستم

داییم مادرش

خواهرم از من بزرگتر

چرا من؟

 


من

بچه که بودم فکر میکردم که مامان بابام یه ربات هستند

همیشه همه جا هستند

وقتی که خونه هم نیستند یه دوربین کار گذاشتتند